دعوت شدیم... یعنی دعوت بودیم...
همگی... از اَزَل... امـــا...
این که لبیک بگیم یا نه دست خودمونه.
اگه پامون به مجلس امام حسین (علیه السلام) باز شد باید توی خودمون ببینیم که چه کاری کردیم که دلمون لایق لبیک شده. یا اگه خادمش شدیم، توی خودمون بگردیم و پیدا کنیم کارایی رو که تونسته این توفیق رو بهمون بده؛ حالا خدمت به هر نحو؛ به قول حاج مهدی سلحشور:«همه ی ما خادمیم! چه اونی که چهار تا کفش جفت می کنه ، چه اونی که گریه میکنه، چه اونی که سینه میزنه و چه اونی که میخونه!»
حالا این سوال رو باید بپرسیم که چرا آخه هممون خادمیم؟
به خاطر این که داریم به مجلس ابی عبدالله رونق میدیم. یعنی در اصل برای صاحب مجلس خدمت می کنیم... برای حضرت زهرا ... برای امام زمان (عجل الله فرجه الشریف)... و در آخر برای خـــدا !
حالا اگه که یه شب - حتی یه شب - توفیق اومدن به مجلس ارباب ازمون سلب شد باید بریم دنبال این که بفهمیم کدوم کار ما رو از اومدن بازداشته...
ولی نباید از این غافل بشیم که آقا با این که میدونه ما چقدر گناه کاریم بازم ما رو به مجلسش راه میده... و این غایت عنایته!
فقط کاری کنیم که حداقل از عنایتشون محروم نشیم...
قیامت بی حسین غوغا ندارد/ شفاعت بی حسین معنا ندارد/ حسینیباش که در محشر نگویند/ چرا پرونده ات امضا ندارد؟/
ای خدای حسین ! ما رو حسینی کن ...
آمین!
نظرات شما عزیزان:
دیگه الان هیچ عشقی توزندگی من وجودنداره فقط به خاطرشماممنونم ازتون ومعذرت میخوام ببخشید.
![](/weblog/file/img/m.jpg)
شفاعت بی حسین معنا ندارد
حسینی باش که در محشر نگویند
چرا پرونده ات معنا ندارد......................